Zeinab
tootiredto.bsky.social
Zeinab
@tootiredto.bsky.social
Pinned
But that truth doesn’t go away, even if the mirror is unkind.
خبرهایی که ریز ریز از ایران میشنوم، نگرانی خشکسالی، آلودگی هوا، ناامنی، آمار مریضی‌های مرگبار در اثر آلودگی، همه و همه‌ی اینا شب دست به دست هم میدن تا نگرانی برای خانواده و عزیزانم شب‌ها من رو به جنون برسونه. صبح از هق‌هق خودم بیدار شدم و امشب از غصه خواب ندارم.
November 16, 2025 at 9:06 PM
امروز خوشگل موشگلم. چون جلسه ۱:۱ با مدیرم. سفید پوشیدم که رنگ منه و فر موهام بهتر از همیشه ‌ست. انقد هی گفتم کارم کمه کارم کمه، بلخره امروز آماده سر جلسه آمد و برام تسک‌های جالب آورد.
November 14, 2025 at 9:17 AM
از خواب پریدم. شام رامن شور و تندی خوردم و هنوز تشنه‌مه، ولی اگه آب بخورم بعد دستشویی. دیگه وقتشه از جستجوی رامن خوشمزه دست بردارم.
چطوره یه قصه از نیویورکر بذارم تو گوشم پخش بشه و باهاش به خواب برم؟
توی سرم شلوغه. چیه این آدمیزاد؟ به نیمه‌ عمر رسیدم و هنوز با خودم سر چیزای تکراری و بیهوده درگیرم.
November 14, 2025 at 1:37 AM
در اوج ویرانی یک شوقی هم در آدم هست برای بازساختن. جوانه کمرنگی از امید. زنده باد اون جوانه.
November 13, 2025 at 11:19 AM
شاهدیم که آموزش‌های سه‌ماهه‌م به مادر قانونی درباره فکت چک کردن و رابطه انتشار اخبار جعلی با دیکتاتوری کارساز نشده و هنوز هم پیام‌های “این توصیه را جدی بگیرید” تو گروه خانوادگی ارسال میکنه.
November 11, 2025 at 1:11 PM
بچه‌ها جون چون شما محرم اسرارمین، باید بگم رانندگی امروز خوب نبود. از خودم ناراحتم. مثل بچه‌گیا، کلاس اول درخشان و گل سرسبد کلاس و کلاس سوم سرگروه ریاضی بودم، ولی هرچه گذشت معمولی و معمولی‌تر شدم. داشتم فکر میکردم کاش ابزار تمرینی وجود داشت که ابعاد ماشین و میزان پیچیدن فرمون دستم بیاد.
November 11, 2025 at 10:49 AM
آقای پروست میگن درباره مکانیسم دفاعی آدم‌ها در برابر آزارگر/متجاوز.
November 11, 2025 at 10:43 AM
نمیدونم چه برچسبی متخصصان بهم میزنن
ولی جمعه موقع ناهار با همکار به شدت احساس شکنجه شدن داشتم و در لحظه تونستم یکی یکی عوامل تریگر رو شناسایی کنم
۱. نور شدید آفتاب تو چشمم بود
۲. مکالمه به زبان سوم بود و موقع ناهار تمرکز زیاد برای درک مکالمه خیلی آزاردهنده‌ست برام.
November 9, 2025 at 9:43 PM
هر شب هر شب از خیس شدن دستام موقع شستن صورتم و لیز خوردن قطرات آب تا آرنج‌ متنفرررررم و هنوز علم و تکنولوژی هیچ غلطی در این باره نکردن.
November 9, 2025 at 9:30 PM
امروز خیلی گریه کردم. به دلایل گوناگون. تنها و با دیگران. حالا چشمام خشک و غمگینه. دلم می‌خواد مثل تب‌دارها، مقیم تختخواب بشم و خواب و بیداریم قاطی بشه و کسی صدام نزنه.
November 8, 2025 at 7:01 PM
چقد حرف دارم باهاتون دوستای خوبم.
November 7, 2025 at 2:06 PM
یه دوستایی تو دنیا دارم که اگه نزدیکم بودن یه تنه میانگین امید به زندگی کل خارجمون رو بالا میبردم 💔💔💔
November 5, 2025 at 3:44 PM
هردفعه بعد از کلاس رانندگی انقد هیجان و حال خوش دارم که میخوام با همه دنیا سلام سلام علیک کنم و برای برداشتن ۴ تا سنگ دیگه همزمان برنامه بریزم و برای بقیه زن‌ها برنامه تدکس برگزار کنم. 😅
November 4, 2025 at 1:18 PM
نمیدونم میتونید تصور کنید وقتی مربی بهم میگه هیچکس رو تو جلسه دوم اینجا نمیارم، ولی در تو توانایی رو میبینم، میفهمید چقدر ذوق میکنم؟ داشتن آدم‌های امن موقع ضعف چقدر مهمه. معلم خوب. یار خوب. دوست خوب. ممنونم مربی عزیزم.
امروز روز بزرگ و مهمی خواهد بود در تاریخ زندگانی من. جلسه اول آموزش رانندگی. یک سابقن وزغ بزرگ در گلوم که نمیدونم جدیدن چرا یهو آنقدر برام آسون شد.
October 30, 2025 at 9:56 AM
چقد با دوستم حرف دارم از ابن احساساتی که دارم تجربه میکنم.
October 29, 2025 at 5:55 PM
امروز روز بزرگ و مهمی خواهد بود در تاریخ زندگانی من. جلسه اول آموزش رانندگی. یک سابقن وزغ بزرگ در گلوم که نمیدونم جدیدن چرا یهو آنقدر برام آسون شد.
October 28, 2025 at 9:46 AM
معلم طراحی امروز گفت این ترم چقد فرق کردی. چقدر خوب شدی. بهش گفتم آره دیشب داشتم اولین دفترم رو میدیدم و باورم نمیشد انقد طرح‌هام خنده‌دار بودن. گفت آره راستش خیلی بد بودن 😁 ولی الان واقعن خوبی 🥹💕
October 22, 2025 at 9:04 PM
برنامه آشپزی/بیکری امروز با بستی به قدری خوش گذشت و به قدری نتیجه‌ش عااااالی شد که مابقی روزها به انتظار جلسه بعدی میگذره. بهترین دسر عمرم رو پختم و خوردم.
October 22, 2025 at 9:01 PM
خیلی کتایون ریاحی رو دوست دارم 💘
از این که با وجود سختیاش، انتخاب میکنه که حضور داشته باشه و میدان رو خالی نکنه، برام خیلی باارزشه. درس داره برام که حضور داشته باشم و فضا اشغال کنم. تو باشگاه یا هرجا که حضور زن‌ها عجیبه (تو ناف اروپا هم سخته).
October 20, 2025 at 2:28 PM
الان دیدم شروین باباش فوت کرده. آهنگی که خونده جگرم رو خون کرد.
October 18, 2025 at 4:33 PM
اگه بلوسکای رو لیوانمون برچسب نود نمیزنه ما یه عکس قهوه جاییزه‌ی جمعه رو بذاریم اینجا. مرسی.
October 17, 2025 at 12:40 PM
اگه کارتون شناسایی راز گل سرخ نیست لطفا برگردین سر کارتون.
October 16, 2025 at 12:53 PM
ببینید این جلسه کی طراحیاش (نسبت به خود قبلش) انقد خوب بودن که استاد همه‌ش نازنازی و تشویق و حلوا حلواش کرده 😍
October 15, 2025 at 9:26 PM
من: برم با این دوستم پشت سر مردا حرف بزنیم ‌و انتقاممونو بگیریم.
همزمان دوستم:
a pregnant woman is laughing in a living room with a netflix logo in the corner
ALT: a pregnant woman is laughing in a living room with a netflix logo in the corner
media.tenor.com
October 14, 2025 at 8:40 PM
خوب شد نخواستم چیزی بگم. مدیر شلوغ و بیحوصله بود و جلسه رو ربع‌ساعته جمع کرد. گفت در ضمن خیلی خوبی و باهات خوشحالیم و چس‌درصد حقوقت رو زیاد میکنیم.
فعلن وقتش نیست
احتیاجی به حمایت پوشالی امثال مدیر ندارم
October 14, 2025 at 8:34 PM