Zeinab
@tootiredto.bsky.social
Pinned
Zeinab
@tootiredto.bsky.social
· Jul 11
But that truth doesn’t go away, even if the mirror is unkind.
ناپرهیزی کردم بعد از چند ماه صبحانه بین‌هفته‌ای خوردم. بیشتر به خاطر قالب‌ها و مسواک فلان بعدش سختمه البته. برف بسیاری بالیده و ذهنم مدام پی بازیگوشی و خیال صبحانه دسته‌جمعی با آش و حلیمه.
November 21, 2025 at 9:37 AM
ناپرهیزی کردم بعد از چند ماه صبحانه بین‌هفته‌ای خوردم. بیشتر به خاطر قالب‌ها و مسواک فلان بعدش سختمه البته. برف بسیاری بالیده و ذهنم مدام پی بازیگوشی و خیال صبحانه دسته‌جمعی با آش و حلیمه.
این سریال all her fault مزخرف اندر مزخرف بود. شخصیت‌پردازی‌ها در حد بچه ۱۰ ساله و فیلم‌نامه دو قسمت آخر رو انگار ظرف یک ساعت جمع کرده بودن. حیف وقت.
November 20, 2025 at 12:40 PM
این سریال all her fault مزخرف اندر مزخرف بود. شخصیت‌پردازی‌ها در حد بچه ۱۰ ساله و فیلم‌نامه دو قسمت آخر رو انگار ظرف یک ساعت جمع کرده بودن. حیف وقت.
صبح برفی ما و صبح هرجور شما به خیر.
عکس متعاقبا پست خواهد شد.
عکس متعاقبا پست خواهد شد.
November 20, 2025 at 9:19 AM
صبح برفی ما و صبح هرجور شما به خیر.
عکس متعاقبا پست خواهد شد.
عکس متعاقبا پست خواهد شد.
یه چیزی یاد گرفتم (بخاطر این که مایعات زیاد بنوشم و دندان‌هام جرم و رنگ نگیره) چند پر گل سرخ و یه چوب دارچین میندازم تو آب جوش و می‌نوشم. خوشبو و خوشمزه میشه. گرم بودنش هم باحاله.
همکار چینی‌م میگفت ما هرگز آب سرد نمیخوریم. میگیم آب باید همدما/گرم‌تر از دمای بدن باشه. جالب بود برام.
همکار چینی‌م میگفت ما هرگز آب سرد نمیخوریم. میگیم آب باید همدما/گرم‌تر از دمای بدن باشه. جالب بود برام.
November 19, 2025 at 8:45 PM
یه چیزی یاد گرفتم (بخاطر این که مایعات زیاد بنوشم و دندان‌هام جرم و رنگ نگیره) چند پر گل سرخ و یه چوب دارچین میندازم تو آب جوش و می‌نوشم. خوشبو و خوشمزه میشه. گرم بودنش هم باحاله.
همکار چینی‌م میگفت ما هرگز آب سرد نمیخوریم. میگیم آب باید همدما/گرم‌تر از دمای بدن باشه. جالب بود برام.
همکار چینی‌م میگفت ما هرگز آب سرد نمیخوریم. میگیم آب باید همدما/گرم‌تر از دمای بدن باشه. جالب بود برام.
با بستی حرف نون بود، یادم افتاد یه نون توست داشت سه‌نان، نان زیتون. توش واقعنی زیتون بود. دلم تنگ شد سرچش کردم، دیدم نوشته توقف تولید. خاطرات خوبی باهاش داشتم. دلم گرفت. الان مچ خودم رو گرفتم در حالی که صحنه تولید آخرین نون زیتون رو در کارخانه سه‌نان تصور میکنم و بغض کردم.
November 19, 2025 at 1:34 PM
با بستی حرف نون بود، یادم افتاد یه نون توست داشت سه‌نان، نان زیتون. توش واقعنی زیتون بود. دلم تنگ شد سرچش کردم، دیدم نوشته توقف تولید. خاطرات خوبی باهاش داشتم. دلم گرفت. الان مچ خودم رو گرفتم در حالی که صحنه تولید آخرین نون زیتون رو در کارخانه سه‌نان تصور میکنم و بغض کردم.
آسمان آبی رو دوست دارم و روزا که میاین حاضری میزنین دلم واز میشه.
November 19, 2025 at 9:58 AM
آسمان آبی رو دوست دارم و روزا که میاین حاضری میزنین دلم واز میشه.
خبرهایی که ریز ریز از ایران میشنوم، نگرانی خشکسالی، آلودگی هوا، ناامنی، آمار مریضی‌های مرگبار در اثر آلودگی، همه و همه‌ی اینا شب دست به دست هم میدن تا نگرانی برای خانواده و عزیزانم شب‌ها من رو به جنون برسونه. صبح از هق‌هق خودم بیدار شدم و امشب از غصه خواب ندارم.
November 16, 2025 at 9:06 PM
خبرهایی که ریز ریز از ایران میشنوم، نگرانی خشکسالی، آلودگی هوا، ناامنی، آمار مریضی‌های مرگبار در اثر آلودگی، همه و همه‌ی اینا شب دست به دست هم میدن تا نگرانی برای خانواده و عزیزانم شب‌ها من رو به جنون برسونه. صبح از هق‌هق خودم بیدار شدم و امشب از غصه خواب ندارم.
امروز خوشگل موشگلم. چون جلسه ۱:۱ با مدیرم. سفید پوشیدم که رنگ منه و فر موهام بهتر از همیشه ست. انقد هی گفتم کارم کمه کارم کمه، بلخره امروز آماده سر جلسه آمد و برام تسک‌های جالب آورد.
November 14, 2025 at 9:17 AM
امروز خوشگل موشگلم. چون جلسه ۱:۱ با مدیرم. سفید پوشیدم که رنگ منه و فر موهام بهتر از همیشه ست. انقد هی گفتم کارم کمه کارم کمه، بلخره امروز آماده سر جلسه آمد و برام تسک‌های جالب آورد.
از خواب پریدم. شام رامن شور و تندی خوردم و هنوز تشنه‌مه، ولی اگه آب بخورم بعد دستشویی. دیگه وقتشه از جستجوی رامن خوشمزه دست بردارم.
چطوره یه قصه از نیویورکر بذارم تو گوشم پخش بشه و باهاش به خواب برم؟
توی سرم شلوغه. چیه این آدمیزاد؟ به نیمه عمر رسیدم و هنوز با خودم سر چیزای تکراری و بیهوده درگیرم.
چطوره یه قصه از نیویورکر بذارم تو گوشم پخش بشه و باهاش به خواب برم؟
توی سرم شلوغه. چیه این آدمیزاد؟ به نیمه عمر رسیدم و هنوز با خودم سر چیزای تکراری و بیهوده درگیرم.
November 14, 2025 at 1:37 AM
از خواب پریدم. شام رامن شور و تندی خوردم و هنوز تشنه‌مه، ولی اگه آب بخورم بعد دستشویی. دیگه وقتشه از جستجوی رامن خوشمزه دست بردارم.
چطوره یه قصه از نیویورکر بذارم تو گوشم پخش بشه و باهاش به خواب برم؟
توی سرم شلوغه. چیه این آدمیزاد؟ به نیمه عمر رسیدم و هنوز با خودم سر چیزای تکراری و بیهوده درگیرم.
چطوره یه قصه از نیویورکر بذارم تو گوشم پخش بشه و باهاش به خواب برم؟
توی سرم شلوغه. چیه این آدمیزاد؟ به نیمه عمر رسیدم و هنوز با خودم سر چیزای تکراری و بیهوده درگیرم.
در اوج ویرانی یک شوقی هم در آدم هست برای بازساختن. جوانه کمرنگی از امید. زنده باد اون جوانه.
November 13, 2025 at 11:19 AM
در اوج ویرانی یک شوقی هم در آدم هست برای بازساختن. جوانه کمرنگی از امید. زنده باد اون جوانه.
شاهدیم که آموزش‌های سه‌ماهه‌م به مادر قانونی درباره فکت چک کردن و رابطه انتشار اخبار جعلی با دیکتاتوری کارساز نشده و هنوز هم پیام‌های “این توصیه را جدی بگیرید” تو گروه خانوادگی ارسال میکنه.
November 11, 2025 at 1:11 PM
شاهدیم که آموزش‌های سه‌ماهه‌م به مادر قانونی درباره فکت چک کردن و رابطه انتشار اخبار جعلی با دیکتاتوری کارساز نشده و هنوز هم پیام‌های “این توصیه را جدی بگیرید” تو گروه خانوادگی ارسال میکنه.
بچه‌ها جون چون شما محرم اسرارمین، باید بگم رانندگی امروز خوب نبود. از خودم ناراحتم. مثل بچه‌گیا، کلاس اول درخشان و گل سرسبد کلاس و کلاس سوم سرگروه ریاضی بودم، ولی هرچه گذشت معمولی و معمولی‌تر شدم. داشتم فکر میکردم کاش ابزار تمرینی وجود داشت که ابعاد ماشین و میزان پیچیدن فرمون دستم بیاد.
November 11, 2025 at 10:49 AM
بچه‌ها جون چون شما محرم اسرارمین، باید بگم رانندگی امروز خوب نبود. از خودم ناراحتم. مثل بچه‌گیا، کلاس اول درخشان و گل سرسبد کلاس و کلاس سوم سرگروه ریاضی بودم، ولی هرچه گذشت معمولی و معمولی‌تر شدم. داشتم فکر میکردم کاش ابزار تمرینی وجود داشت که ابعاد ماشین و میزان پیچیدن فرمون دستم بیاد.
آقای پروست میگن درباره مکانیسم دفاعی آدم‌ها در برابر آزارگر/متجاوز.
November 11, 2025 at 10:43 AM
آقای پروست میگن درباره مکانیسم دفاعی آدم‌ها در برابر آزارگر/متجاوز.
نمیدونم چه برچسبی متخصصان بهم میزنن
ولی جمعه موقع ناهار با همکار به شدت احساس شکنجه شدن داشتم و در لحظه تونستم یکی یکی عوامل تریگر رو شناسایی کنم
۱. نور شدید آفتاب تو چشمم بود
۲. مکالمه به زبان سوم بود و موقع ناهار تمرکز زیاد برای درک مکالمه خیلی آزاردهنده‌ست برام.
ولی جمعه موقع ناهار با همکار به شدت احساس شکنجه شدن داشتم و در لحظه تونستم یکی یکی عوامل تریگر رو شناسایی کنم
۱. نور شدید آفتاب تو چشمم بود
۲. مکالمه به زبان سوم بود و موقع ناهار تمرکز زیاد برای درک مکالمه خیلی آزاردهنده‌ست برام.
November 9, 2025 at 9:43 PM
نمیدونم چه برچسبی متخصصان بهم میزنن
ولی جمعه موقع ناهار با همکار به شدت احساس شکنجه شدن داشتم و در لحظه تونستم یکی یکی عوامل تریگر رو شناسایی کنم
۱. نور شدید آفتاب تو چشمم بود
۲. مکالمه به زبان سوم بود و موقع ناهار تمرکز زیاد برای درک مکالمه خیلی آزاردهنده‌ست برام.
ولی جمعه موقع ناهار با همکار به شدت احساس شکنجه شدن داشتم و در لحظه تونستم یکی یکی عوامل تریگر رو شناسایی کنم
۱. نور شدید آفتاب تو چشمم بود
۲. مکالمه به زبان سوم بود و موقع ناهار تمرکز زیاد برای درک مکالمه خیلی آزاردهنده‌ست برام.
هر شب هر شب از خیس شدن دستام موقع شستن صورتم و لیز خوردن قطرات آب تا آرنج متنفرررررم و هنوز علم و تکنولوژی هیچ غلطی در این باره نکردن.
November 9, 2025 at 9:30 PM
هر شب هر شب از خیس شدن دستام موقع شستن صورتم و لیز خوردن قطرات آب تا آرنج متنفرررررم و هنوز علم و تکنولوژی هیچ غلطی در این باره نکردن.
امروز خیلی گریه کردم. به دلایل گوناگون. تنها و با دیگران. حالا چشمام خشک و غمگینه. دلم می‌خواد مثل تب‌دارها، مقیم تختخواب بشم و خواب و بیداریم قاطی بشه و کسی صدام نزنه.
November 8, 2025 at 7:01 PM
امروز خیلی گریه کردم. به دلایل گوناگون. تنها و با دیگران. حالا چشمام خشک و غمگینه. دلم می‌خواد مثل تب‌دارها، مقیم تختخواب بشم و خواب و بیداریم قاطی بشه و کسی صدام نزنه.
چقد حرف دارم باهاتون دوستای خوبم.
November 7, 2025 at 2:06 PM
چقد حرف دارم باهاتون دوستای خوبم.
یه دوستایی تو دنیا دارم که اگه نزدیکم بودن یه تنه میانگین امید به زندگی کل خارجمون رو بالا میبردم 💔💔💔
November 5, 2025 at 3:44 PM
یه دوستایی تو دنیا دارم که اگه نزدیکم بودن یه تنه میانگین امید به زندگی کل خارجمون رو بالا میبردم 💔💔💔
هردفعه بعد از کلاس رانندگی انقد هیجان و حال خوش دارم که میخوام با همه دنیا سلام سلام علیک کنم و برای برداشتن ۴ تا سنگ دیگه همزمان برنامه بریزم و برای بقیه زن‌ها برنامه تدکس برگزار کنم. 😅
November 4, 2025 at 1:18 PM
هردفعه بعد از کلاس رانندگی انقد هیجان و حال خوش دارم که میخوام با همه دنیا سلام سلام علیک کنم و برای برداشتن ۴ تا سنگ دیگه همزمان برنامه بریزم و برای بقیه زن‌ها برنامه تدکس برگزار کنم. 😅
نمیدونم میتونید تصور کنید وقتی مربی بهم میگه هیچکس رو تو جلسه دوم اینجا نمیارم، ولی در تو توانایی رو میبینم، میفهمید چقدر ذوق میکنم؟ داشتن آدم‌های امن موقع ضعف چقدر مهمه. معلم خوب. یار خوب. دوست خوب. ممنونم مربی عزیزم.
امروز روز بزرگ و مهمی خواهد بود در تاریخ زندگانی من. جلسه اول آموزش رانندگی. یک سابقن وزغ بزرگ در گلوم که نمیدونم جدیدن چرا یهو آنقدر برام آسون شد.
October 30, 2025 at 9:56 AM
نمیدونم میتونید تصور کنید وقتی مربی بهم میگه هیچکس رو تو جلسه دوم اینجا نمیارم، ولی در تو توانایی رو میبینم، میفهمید چقدر ذوق میکنم؟ داشتن آدم‌های امن موقع ضعف چقدر مهمه. معلم خوب. یار خوب. دوست خوب. ممنونم مربی عزیزم.
چقد با دوستم حرف دارم از ابن احساساتی که دارم تجربه میکنم.
October 29, 2025 at 5:55 PM
چقد با دوستم حرف دارم از ابن احساساتی که دارم تجربه میکنم.
امروز روز بزرگ و مهمی خواهد بود در تاریخ زندگانی من. جلسه اول آموزش رانندگی. یک سابقن وزغ بزرگ در گلوم که نمیدونم جدیدن چرا یهو آنقدر برام آسون شد.
October 28, 2025 at 9:46 AM
امروز روز بزرگ و مهمی خواهد بود در تاریخ زندگانی من. جلسه اول آموزش رانندگی. یک سابقن وزغ بزرگ در گلوم که نمیدونم جدیدن چرا یهو آنقدر برام آسون شد.
معلم طراحی امروز گفت این ترم چقد فرق کردی. چقدر خوب شدی. بهش گفتم آره دیشب داشتم اولین دفترم رو میدیدم و باورم نمیشد انقد طرح‌هام خنده‌دار بودن. گفت آره راستش خیلی بد بودن 😁 ولی الان واقعن خوبی 🥹💕
October 22, 2025 at 9:04 PM
معلم طراحی امروز گفت این ترم چقد فرق کردی. چقدر خوب شدی. بهش گفتم آره دیشب داشتم اولین دفترم رو میدیدم و باورم نمیشد انقد طرح‌هام خنده‌دار بودن. گفت آره راستش خیلی بد بودن 😁 ولی الان واقعن خوبی 🥹💕
برنامه آشپزی/بیکری امروز با بستی به قدری خوش گذشت و به قدری نتیجه‌ش عااااالی شد که مابقی روزها به انتظار جلسه بعدی میگذره. بهترین دسر عمرم رو پختم و خوردم.
October 22, 2025 at 9:01 PM
برنامه آشپزی/بیکری امروز با بستی به قدری خوش گذشت و به قدری نتیجه‌ش عااااالی شد که مابقی روزها به انتظار جلسه بعدی میگذره. بهترین دسر عمرم رو پختم و خوردم.