من موهام بلند که بود یه بار با این گیره‌های ایکیا هست واسه بستن در چیپس و پفک‌اینا؟
موهاموسه چهار قسمت کردم پایینش رو از اون گیره‌‌ها زدم واسه اینکه کوتاه بلند نشه جاهای مختلف و با قیچی کوتاه کردم.
با دست که نگه می‌داری اریب میشه :))
واسه کوتاهی چنین گیره‌های هست توی آمازون که من دسترسی نداشتم اون موقع .

واقعا نمی‌تونم تصمیم بگیرم:))
بچه بودم برف زیاد بود اما خب هوا انقدرا سر نبود

🫂

♥️🫂

:)) یه کلاس مدیتیشن و تمرین‌‌های تنفسی ثبت‌نام کرده بودم، ده جلسه. به خاطرش یه ماه بقیه کارها و کلاس‌های خودم و بچه رو کنسل کرده بودم.
دو جلسه ازش مونده و متاسفانه دیگه نمی‌تونم تمدیدش کنم و ناراحتم چونکه خیلی خوب برام کار می‌کرد.

به تو حسودیم میشه (که نی‌نی داری:)) ) و دقیقا به همین دلیل هم خیلی حق داری.

همون سندروم لیلی گلستان. آدم‌ها واقعا نمی‌فهمن چه امتیازهایی داشتن برای تبدیل شدن به چیزی که هستن.
امثال مونا کاکاوند. « من خواستم من تلاش کردم تو هم کافیه باور کنی»! تو غلط کردی با بابات:))
۸۰۰کا(رفتم چک کردم:)) ) هم حسرت می‌خورن که چرا اونا نمی‌تونن.

به نظر من حتی اینکه تو بتونی برای درست کردن یا بدست آوردن چیزی تلاش کنی هم وابسته به اینه که چقدر خوش‌شانس باشی. زندگی هر آدمی تحت‌تاثیر والدینشه به خاطر ژن‌هاشون و محیطی که براش ایجاد می‌کنن.
هر کسی هم که متوجه این نباشه در یک نادانی عمیقی به سر می‌بره.
افتخار کردن وسرکوفت زدن به یه اندازه احمقانه‌ست.

خمیرش هم خودت درست کردی؟

اره بابا کم می‌کنم. فقط معده درد رو کم دارم حالا توی این هاگیرواگیر .

خودم هم خیلی خوشحال شدم «مجبور شدم» صبونه صبحانه بخورم:)) ده روز کافیه به نظرم.