بوسیدمش از غم جلویِ درب دانشگاه
بوسیدمش در رودسر، بر ماسه های داغ
بوسیدمش در شهر، بعد از خوردنِ شلاق
بوسیدمش از غم جلویِ درب دانشگاه
بوسیدمش در رودسر، بر ماسه های داغ
بوسیدمش در شهر، بعد از خوردنِ شلاق
*سعدی
*سعدی
من اگه خسته شبیه تن ایران بودم
من اگه خسته شبیه تن ایران بودم
+ از دست دادن، دوبار نداره!
+ از دست دادن، دوبار نداره!