یکی مرد جنگی به از صد هزار :))
December 13, 2025 at 5:28 PM
یکی مرد جنگی به از صد هزار :))
به عنوان کسی که آدمای زیادی رو حذف کرده میخوام بگم: حذف کنین دوستان
جا باز میشه؛
برای آدم حسابیا!
جا باز میشه؛
برای آدم حسابیا!
December 11, 2025 at 7:23 PM
به عنوان کسی که آدمای زیادی رو حذف کرده میخوام بگم: حذف کنین دوستان
جا باز میشه؛
برای آدم حسابیا!
جا باز میشه؛
برای آدم حسابیا!
«شعر، آخرین شفای اندوهِ آدمیست.»
سیدعلی صالحی
«شعر، آخرین شفای اندوهِ آدمیست.»
سیدعلی صالحی
December 11, 2025 at 6:29 PM
«شعر، آخرین شفای اندوهِ آدمیست.»
سیدعلی صالحی
«شعر، آخرین شفای اندوهِ آدمیست.»
سیدعلی صالحی
بعد از اینکه از سر کار اومدم لازم دونستم که به خودم هدیه بدم 😍
December 10, 2025 at 8:52 AM
بعد از اینکه از سر کار اومدم لازم دونستم که به خودم هدیه بدم 😍
بدنبال بارونی که نبود😬
December 9, 2025 at 7:25 PM
بدنبال بارونی که نبود😬
یک فریم از چشم انتظاری!
December 9, 2025 at 7:14 PM
یک فریم از چشم انتظاری!
از استخر که میام بیرون معمولا آب جوش برمیدارم.
امروز کتری رو آب کرده بودن که سرد باشه ، منم آب سرد رو برداشتم ، توی مسیر به گلا آب دادم😅
بعدم از آبدارخونه مجموعه آب جوش برداشتم
امروز کتری رو آب کرده بودن که سرد باشه ، منم آب سرد رو برداشتم ، توی مسیر به گلا آب دادم😅
بعدم از آبدارخونه مجموعه آب جوش برداشتم
December 8, 2025 at 5:41 AM
از استخر که میام بیرون معمولا آب جوش برمیدارم.
امروز کتری رو آب کرده بودن که سرد باشه ، منم آب سرد رو برداشتم ، توی مسیر به گلا آب دادم😅
بعدم از آبدارخونه مجموعه آب جوش برداشتم
امروز کتری رو آب کرده بودن که سرد باشه ، منم آب سرد رو برداشتم ، توی مسیر به گلا آب دادم😅
بعدم از آبدارخونه مجموعه آب جوش برداشتم
رفتم باهاش حرف بزنم گفت با خط چشم میری تو آب؟ ریخته زیر چشمت .گفتم چهارماهه تازه دیدی؟وقتی صاف تو چشاش نگاه میکنم حرفمو میزنم خوشحالم میفهمه ازش نمیترسم😈
گفتم من باهات کار دارم گفت ما الگوی بچه هاییم فکر کردم تتوعه!
گفتم من قراره حرف بزنمااا
از دوتا مدیر بالایی میترسه اما تلاشش میکنه آزار بده
گفتم من باهات کار دارم گفت ما الگوی بچه هاییم فکر کردم تتوعه!
گفتم من قراره حرف بزنمااا
از دوتا مدیر بالایی میترسه اما تلاشش میکنه آزار بده
December 8, 2025 at 5:38 AM
رفتم باهاش حرف بزنم گفت با خط چشم میری تو آب؟ ریخته زیر چشمت .گفتم چهارماهه تازه دیدی؟وقتی صاف تو چشاش نگاه میکنم حرفمو میزنم خوشحالم میفهمه ازش نمیترسم😈
گفتم من باهات کار دارم گفت ما الگوی بچه هاییم فکر کردم تتوعه!
گفتم من قراره حرف بزنمااا
از دوتا مدیر بالایی میترسه اما تلاشش میکنه آزار بده
گفتم من باهات کار دارم گفت ما الگوی بچه هاییم فکر کردم تتوعه!
گفتم من قراره حرف بزنمااا
از دوتا مدیر بالایی میترسه اما تلاشش میکنه آزار بده
تو رو خدااا یکی دست منو بگیره از وسط اینا بیاره بیرون😩
December 7, 2025 at 3:00 PM
تو رو خدااا یکی دست منو بگیره از وسط اینا بیاره بیرون😩
«پیگیر پریشانی ما دیر به دیر است.»
«پیگیر پریشانی ما دیر به دیر است.»
December 5, 2025 at 12:31 PM
«پیگیر پریشانی ما دیر به دیر است.»
«پیگیر پریشانی ما دیر به دیر است.»
دارم عکسای قدیمم رو میبینم
همیشه این گوشی رو اینجوری خوندم
همیشه این گوشی رو اینجوری خوندم
December 4, 2025 at 6:46 PM
دارم عکسای قدیمم رو میبینم
همیشه این گوشی رو اینجوری خوندم
همیشه این گوشی رو اینجوری خوندم
تازه داشتم با خودم به نتیجه میرسیدم برم ازش یه سیگار بگیرم که رفت
December 2, 2025 at 5:20 PM
تازه داشتم با خودم به نتیجه میرسیدم برم ازش یه سیگار بگیرم که رفت
در روز اخر عمرتون اسکیت نخورین! اشتباه بزرگی بود :)
خیلی وقت بود چوب لباسی تگزاسی ندیده بودم
چرا اقای باریستا جای لته کاپوچینو آورد؟
اسم کافه ام که یادم نیست، مهم کلاس آنلاین بود مه برگزار شد!
امروز هم گذشت بزرگوار
خیلی وقت بود چوب لباسی تگزاسی ندیده بودم
چرا اقای باریستا جای لته کاپوچینو آورد؟
اسم کافه ام که یادم نیست، مهم کلاس آنلاین بود مه برگزار شد!
امروز هم گذشت بزرگوار
November 30, 2025 at 12:34 PM
در روز اخر عمرتون اسکیت نخورین! اشتباه بزرگی بود :)
خیلی وقت بود چوب لباسی تگزاسی ندیده بودم
چرا اقای باریستا جای لته کاپوچینو آورد؟
اسم کافه ام که یادم نیست، مهم کلاس آنلاین بود مه برگزار شد!
امروز هم گذشت بزرگوار
خیلی وقت بود چوب لباسی تگزاسی ندیده بودم
چرا اقای باریستا جای لته کاپوچینو آورد؟
اسم کافه ام که یادم نیست، مهم کلاس آنلاین بود مه برگزار شد!
امروز هم گذشت بزرگوار
یه وقتا شایدم خیلی وقتا یادم میاد که میگفت اینجا خودمم.خود بیخودی داشت
بابا جمشید اصلا حرف اصلیم این نبود با حبیب!
بابا جمشید اصلا حرف اصلیم این نبود با حبیب!
November 30, 2025 at 11:42 AM
یه وقتا شایدم خیلی وقتا یادم میاد که میگفت اینجا خودمم.خود بیخودی داشت
بابا جمشید اصلا حرف اصلیم این نبود با حبیب!
بابا جمشید اصلا حرف اصلیم این نبود با حبیب!
نوشته به یک عدد همکار نیازمندیم
دارم بهش فکر میکنم
دارم بهش فکر میکنم
November 30, 2025 at 11:08 AM
نوشته به یک عدد همکار نیازمندیم
دارم بهش فکر میکنم
دارم بهش فکر میکنم
زیبایی از دریچه توالت
ایمان بیارید به چشمها افتر جیش
ایمان بیارید به چشمها افتر جیش
November 30, 2025 at 11:02 AM
زیبایی از دریچه توالت
ایمان بیارید به چشمها افتر جیش
ایمان بیارید به چشمها افتر جیش
سه تا قله با حالی که نمیدونم چه حالی بود صعود کردم .
سر اخرین قله داشتم اسم قله ها رو میپرسیدم که چیا رو رفتیم .از لیدر پرسیدم اینجا ۳۲چم بود یا ۳۳ چم؟ شاخ در اورد 😂نمیفهمید چی میگم
به شبنم گفتم قله اولی اسمش چی بود؟بازارچه؟ زیر بازار؟
چه روزی بود دیروز🙃🙂
سر اخرین قله داشتم اسم قله ها رو میپرسیدم که چیا رو رفتیم .از لیدر پرسیدم اینجا ۳۲چم بود یا ۳۳ چم؟ شاخ در اورد 😂نمیفهمید چی میگم
به شبنم گفتم قله اولی اسمش چی بود؟بازارچه؟ زیر بازار؟
چه روزی بود دیروز🙃🙂
November 29, 2025 at 9:05 AM
سه تا قله با حالی که نمیدونم چه حالی بود صعود کردم .
سر اخرین قله داشتم اسم قله ها رو میپرسیدم که چیا رو رفتیم .از لیدر پرسیدم اینجا ۳۲چم بود یا ۳۳ چم؟ شاخ در اورد 😂نمیفهمید چی میگم
به شبنم گفتم قله اولی اسمش چی بود؟بازارچه؟ زیر بازار؟
چه روزی بود دیروز🙃🙂
سر اخرین قله داشتم اسم قله ها رو میپرسیدم که چیا رو رفتیم .از لیدر پرسیدم اینجا ۳۲چم بود یا ۳۳ چم؟ شاخ در اورد 😂نمیفهمید چی میگم
به شبنم گفتم قله اولی اسمش چی بود؟بازارچه؟ زیر بازار؟
چه روزی بود دیروز🙃🙂
امروز با اینا سر شد!
البته که یکی بیشتر بود، تا رسیدن خونه اینا شدن
البته که یکی بیشتر بود، تا رسیدن خونه اینا شدن
November 27, 2025 at 1:30 PM
امروز با اینا سر شد!
البته که یکی بیشتر بود، تا رسیدن خونه اینا شدن
البته که یکی بیشتر بود، تا رسیدن خونه اینا شدن
درخت همسایه برام شبیه سکوته!
هی اره کردن، شاخه داده!
هی اره کردن، شاخه داده!
November 27, 2025 at 10:45 AM
درخت همسایه برام شبیه سکوته!
هی اره کردن، شاخه داده!
هی اره کردن، شاخه داده!
عمری دگر بباید بعد از فراق ما را
کاین عمر صرف کردیم اندر امیدواری
کاین عمر صرف کردیم اندر امیدواری
November 27, 2025 at 10:43 AM
عمری دگر بباید بعد از فراق ما را
کاین عمر صرف کردیم اندر امیدواری
کاین عمر صرف کردیم اندر امیدواری
از ساعت ۳ دارمنفس عمیق میکشم که به ایشون چی بگم؟
چرا یذره جمله بندیش درست نیست🤯😤
زن دوتا دختر داری !!
چرا یذره جمله بندیش درست نیست🤯😤
زن دوتا دختر داری !!
November 26, 2025 at 4:06 PM
از ساعت ۳ دارمنفس عمیق میکشم که به ایشون چی بگم؟
چرا یذره جمله بندیش درست نیست🤯😤
زن دوتا دختر داری !!
چرا یذره جمله بندیش درست نیست🤯😤
زن دوتا دختر داری !!
البته که پارک وی و جردن هم همینقدر خاکستریه
November 26, 2025 at 10:03 AM
البته که پارک وی و جردن هم همینقدر خاکستریه
میخواستم بنویسم خونه ما بگی دارم میمیرم میگن یه چایی نبات بخور،خوب میشی
بعد میخواستم بگم اصلا مهم نیست چایی توی چه لیوانی باشه، فقط شیشه ای باشه
چای تموم شده بود.ظرفش رو پر کردم تا دم بکشه شروع کردم جارو کشیدن🤦♀️ بعدم جارو رو کشون کشون بردم توی حال که سیمش کشید به ظرف و حادثه افرید😑🫠
#چایی_نبات:))
بعد میخواستم بگم اصلا مهم نیست چایی توی چه لیوانی باشه، فقط شیشه ای باشه
چای تموم شده بود.ظرفش رو پر کردم تا دم بکشه شروع کردم جارو کشیدن🤦♀️ بعدم جارو رو کشون کشون بردم توی حال که سیمش کشید به ظرف و حادثه افرید😑🫠
#چایی_نبات:))
November 25, 2025 at 9:36 AM
میخواستم بنویسم خونه ما بگی دارم میمیرم میگن یه چایی نبات بخور،خوب میشی
بعد میخواستم بگم اصلا مهم نیست چایی توی چه لیوانی باشه، فقط شیشه ای باشه
چای تموم شده بود.ظرفش رو پر کردم تا دم بکشه شروع کردم جارو کشیدن🤦♀️ بعدم جارو رو کشون کشون بردم توی حال که سیمش کشید به ظرف و حادثه افرید😑🫠
#چایی_نبات:))
بعد میخواستم بگم اصلا مهم نیست چایی توی چه لیوانی باشه، فقط شیشه ای باشه
چای تموم شده بود.ظرفش رو پر کردم تا دم بکشه شروع کردم جارو کشیدن🤦♀️ بعدم جارو رو کشون کشون بردم توی حال که سیمش کشید به ظرف و حادثه افرید😑🫠
#چایی_نبات:))