LaMo
banner
laleh.bsky.social
LaMo
@laleh.bsky.social
هرکی به نوعی
من خوب شدم لعنتی.
December 14, 2025 at 8:34 AM
چون قلب نازک، این رو هم تماشا کردم و خیلی خوب کردم.
December 11, 2025 at 9:20 PM
ایبوبروفن وقتی آنفولانزا و پریود با هم:
December 11, 2025 at 11:26 AM
Me, when my mom texts me how much she loves me:
December 10, 2025 at 3:31 PM
Resilience before and after migration:
December 10, 2025 at 3:30 PM
How patriarchy protect cis men vs. how it protects rest of us:
December 10, 2025 at 3:27 PM
Neurodivergent vs. neurotypical
December 10, 2025 at 3:26 PM
پادکست‌های همه‌تون رو -اقلا یک بار- گوش می‌دم آما امروز صبح به این هم خندیدم.
December 10, 2025 at 7:50 AM
/کنند که اولین چیزی که در شهر باهاش روبرو می‌شی بوی گنداب رود وین نباشه. هنوز هم رود زیر شهره و اگر مثلا فیلم «مرد سوم» رو دیده باشید (با اورسون ولز) می‌دونید چی می‌گم. کل کانال‌کشی شهر سوارشه. جالب اینکه برای شهر ۲ میلیونی، ۱۲۰ نفر کارگر کانال در این شهر داریم.
آفرین! از کجا رفتم کجا. روند سیال فلان.
November 28, 2025 at 11:39 AM
دیروز یادم رفت اینو نشونتون بدم. کلا در «مای مرغابی واچینگ ارا» هستم و از هر سرزمین و عصری یه مرغابی برداشتم. :))
November 27, 2025 at 6:56 AM
رفقا
در مملکت ما زن و مرد امسال زمستون روسری به سر هستند.
اگر نمی‌رم جهنم ایرانیا، منم گاهی سر می‌کنم.
November 26, 2025 at 9:23 AM
خیلی پرنده‌ی آبی دوست داشته. 🥹
November 26, 2025 at 7:02 AM
بنده این مرغابیا؟ (غازا؟اردکا؟) رو برداشتم. :))
November 26, 2025 at 6:58 AM
دوباره امتحان می‌کنیم:
November 20, 2025 at 11:05 AM
مین‌وایل یکی (بینندگان اکانت کوچک من؟) یا خود بلوسکای تصمیم گرفته که این نقاشی پایین که گذاشتم محتوای بزرگساله. 🤦🏻‍♀️
November 19, 2025 at 8:53 PM
اگر این نقاشی رو ندیدید و نمی‌شناسید و الان برای اولین بار دیدید، فکر می‌کنید این نقاشی درباره‌ی چیه؟
November 19, 2025 at 5:16 PM
اگر گفتید این نقاشی رو کی کشیده؟
November 19, 2025 at 3:17 PM
برو برای یک تیپ ملهم از آرتیشوک با سبز چمنی
November 18, 2025 at 8:06 AM
تامام
November 16, 2025 at 5:40 PM
نزدیک صبح خواب دیدم یک تکه بتن رو دارن با جرثقیل می‌ذارن روی شکمم. بیدار شدم دیدم درد پریوده. قشنگ شبیه پریود نوجوانی که نمی‌دونی فردا چطوری بری مدرسه از درد. امتحانم داری. اکه‌هی.

بتن هم از موزه اومده توی خوابم. :)) یک تکه بتن از بخش بازسازی وین پس از جنگ.
عقل زن: پس همون با جرثقیل روی شکم من. ‌
November 15, 2025 at 8:48 AM
این مرد آبسسد شده با پروردن – و خوردن جوانه‌ها، این دفعه آمد گفت چه جوانه‌ای بذارم، یک بسته بود Alfalfa و با خودم فکر کردم نمی‌دونم چیه، اینو بخوریم ببینیم چیه. ساخت و رسید و امشب تست کردیم و خوشم اومد. گفتم ببینم فارسیش چیه؟ یونجه عزیزانم. یونجه‌ست. خوشمزه هم هست. :))
November 11, 2025 at 6:12 PM
از قضا فصل غاز مارتینیه و ناهار خدمتش بودیم با کنودل سیب‌زمینی و از این به بعد دیگه یادم می‌مونه دوست نداری. :))
من حالا نظرم اینه که کنودل و پیروگی رو باید منزل مادربزرگا میل کنی و رستوران میشلن لازم نداره.
November 8, 2025 at 2:13 PM
پنجاه درصد قضیه حله. پوشیدمش. نرم‌ونولوک.
November 8, 2025 at 7:46 AM
چهل‌وشش درصد ‌پروژه‌ی جوراب به سرانجام رسیده. شاید تصمیم بگیرم اون یکی لنگه‌ش رو ماشین‌لباسشویی خورده باشه. 😌
November 6, 2025 at 8:18 PM
پس از پیچ پاشنه به سوی پنجه.

معلومه کلمه‌ی پنجه رو تازگی یادم اومده؟ :))
November 2, 2025 at 9:27 AM