Zahra
1zahra.bsky.social
Zahra
@1zahra.bsky.social
شبیه‌ترین توصیف رابطه‌م با مامانم مثل شوگر خواهر کارمی توی The bear هست. واقعا عمونقدر تاکزیک و همونقدر احساسی و خیلی وقتا عین همون حالتا. خیلی برام سخته. دقیقا همیشه همون حالت اون اپیزود شام خونه مامانش که ازش میپرسید «مامان خوبی؟» و مامانش عصبانی میشد. همیشه عصبانی و ناراحت که اگه ازش بپرسی بدتر بشه
November 10, 2025 at 3:45 PM
میگو پرسن نیستم ولی پروژه خالی کردن و صفرشویی فریزر در جریانه و یه عالمه میگو داشتیم. بیریخت چقدر پروتئین داره ولی. پاستای میگو با سیر (شریمپ اسکمپی) درست کردم ولی بهش یکم اسفناج و پنیر خامه‌ای و قارچ هم زدم. واقعا بمب و سیرکننده و کافه‌ای و پرپروتئین بصورت همزمان.
October 29, 2025 at 6:51 PM
تاکو بیاد و دیگه لش و فیلم. شب باید یه دو ساعت کار کنم ددلاین دارم ولی کو تا شب🥲
October 29, 2025 at 12:28 AM
واقعا چقدر حس سیری خوب و زیبا و مهربونه. دوپامین عزیزم مرسی که آزاد میشی😘
October 28, 2025 at 3:01 PM
این موقع سال دیگه بستنی بهم کیف نمیده. یک لیوان میوه تازه/یخ‌زده رو میپزم همونجوری گرم و آبکی میریزم روی ۲۰۰ گرم ماست یونانی سرد با یه قاشق عسل خیلی جوابه. اون تفاوت طعم‌هر قاشق و تفاوت دمای جاهای مختلف هر قاشق واقعا مطلوبه. بلوبری و سیب-دارچین:
October 28, 2025 at 5:13 AM
امشب که همبرگرم رو همون اول نصف کردم و نصفشو گذاشتم برا فردا خیلی فکر کردم چقد زرنگم:)))
October 28, 2025 at 5:07 AM
ناهار ۶۵ گرم پروتئین با برنج رو زدم ایشالا که انسولین یه پیک آهسته بزنه
October 27, 2025 at 7:28 PM
خیلی با pep talk و چیزای اینجوری ذهنم خر میشه و استرسم یکم کنترلش برام تا مدتی بهتر میشه. امروز یه نصف قسمت Mel Robbins گوش کردم خوب بود.
October 27, 2025 at 4:49 AM
رفتار‌هایی که بوی mean girl بودن بده رو خیلی خوب میفهمم. بدترین اخلاق جهانه واقعا و صددرصد مطمئنم این آدما میفهمن مین هستن ولی حالا به اسم رک بودن یا ادای خنگ بودن یا هزاران مدل دیگر رد میکنن.
October 27, 2025 at 4:47 AM
دیشب girls night داشتیم داشتم خاطره‌ی درد سقط رو برا دوستام تعریف میکردم من فقط میخندیدم بقیه گریه و غش.
October 25, 2025 at 3:34 PM
هم به چاقای مثبت بدهکارم چون اوزمپیک میزنم، هم از چاقای علیه چاقی شرمنده‌م که اوزمپیک لاغرم نکرده. رونده و مونده
October 24, 2025 at 2:26 AM
گریت‌فولم امروز. خیلی میتونستم الان گرفتار و درگیر باشم ولی خوبم.
October 22, 2025 at 4:13 AM
دیگه اصل کار تمومه میتونیم برگردیم ولی فردا کنفرانس
October 22, 2025 at 1:22 AM
سیدنی ولی عجب جایی بود. داریم میریم ونکور یادش افتادم. واقعا آدم زیبایی رو وسط شهر توی زمستون میدید، باورنکردنی!
October 21, 2025 at 5:05 PM
فردا برم سر کار بعدش یه هفته مرخصی گرفتم هیچ کاری نکنم. ممکنه برم ونکوور ولی نمیدونم. بعد شاید سه سال مرخصی میگیرم. همین یه هفته گوزی هم چقدر هماهنگی میخواد.
October 17, 2025 at 12:07 AM
امروز حالا همه‌ی پول‌ها رو خرج کنم تا فردا که تصمیم کاملا برعکس این بگیرم.
September 20, 2025 at 12:00 AM
یک جمعه‌ی دیگه و یک کنسرت فیهارمونیک دیگه
September 19, 2025 at 11:57 PM
من واقعا دیگه فشار کار و زندگی رو نمیتونم. چه گرفتاری شدیم.
September 18, 2025 at 12:46 PM
در دوماه گذشته پاره شدم و همزمان راحت شدم.
در اولین گام self care رژیم شروع کردم. ۱.۵ سال اوزمپیک برای دیابت و تغییر عادت‌هام معجزه بوده ولی وزن کم نکردم. الان باید وزن کم کنم. رژیم خودش یه کار فول تایمه، الان که وقت دارم میخوام بعد چند سال دوباره امتحان کنم.
September 8, 2025 at 11:47 PM
تابستون ☀️
July 3, 2025 at 2:23 AM
دختر سیاری لیسانس همکلاسی من بود خیلی مشتی و مهربونم بود.
June 14, 2025 at 1:24 AM
باز دوباره اسکرین شات از فلان بلاگر و سلبریتی که یادمون نره؟ :)))) بابا حضرت عباسی ول کنین دیگه حالا بپذیرین کسخلای غیرناراحت رو. سناریوی تکراری
June 14, 2025 at 1:20 AM
واقعا در کوتاه مدت ممکنه شخص اولویت ناخودآگاهش این باشه که احساس relief بکنه قبل از اینکه یهو به خودش بیاد و از عمق حس کنه «در هرصورت مردم بی‌گناه درگیرن و کیر توی این وضعیت». با خودم فکر میکنم که یه ذره‌ی کم به آدما باید زمان داد که خشم و نفرت رو جدا کنن و برگردن به خودشون.
June 14, 2025 at 1:06 AM
واقعا احساسات میکس
و عذاب وجدانی دارم از احساس خوبم نسبت به مردن حاجی‌زاده و قماشش. از اونور کلیت داستان ولقعا زجرآور و غیرانسانی و غم‌انگیز.
June 14, 2025 at 12:56 AM
ولی واقعا اسرائیل چه دلیلی جز جاکشی داره برا این حمله و قبلیا؟ اگه هسته‌ای که خودش سازمان و دلستان داره تو فضول کی هستی. غزه رو میگیم زمینو میخوای با پفیوزی و زور بگیری وای اخه این به تو چه.
June 14, 2025 at 12:53 AM