Kav, in search of the lost coping mechanism, again
banner
rkave.bsky.social
Kav, in search of the lost coping mechanism, again
@rkave.bsky.social
120 followers 81 following 1.5K posts
/kɒːvɛ'jø/ [همان] not interested
Posts Media Videos Starter Packs
امروز مثلاً، از خونه کار می‌کردم. قبل ظهر وسط کار رفتم هندزفری‌م رو که دیشب توی بار گم کرده بودم ردیابی کنم. در کمال ناباروری پیدا شد. برگشتم یه ساعتی کار کردم رفتم بیمارستان به نوبتم برسم، از اون طرف رفتم خریــــد و برگشتم شروع کیک کردم به کیک درست کردن. الان تازه اسکلتش تموم شد. تزئین فردا.
ددلاین؟ 🦥
🥹
بهش می‌گفتی خوب کردی عمو، تنها طوفان کودکان ناهمگون می‌زاید. هیچوقت دیگه منطبق نشو :)))
امروز تولدشه و قراره آخرهفته جشن بگیریم.
هربار که بهش فکر می‌کنم که این زن انقدر امسال اضطراب و سختی کشید، توی این تنهایی‌مون و با صد تا مشکل دیگه، بعد این همه صبوری کرد و قوی بود، اونم وقتی که هیچ‌کدوم از آدمای نزدیک‌مون‌ تو ایران نمی‌دونستن و حتی دورادور نمی‌تونست مراقبت و پروای عاطفی بیشتری که سزاوار بود رو بگیره، نمی‌تونم جلوی گریه‌م رو بگیرم.
قلب به هر دوتون و نوش جان. 🍻
ممنونم ازت زینبک جان. 💙 🙌🏻
تو خوب می‌بینیش خاوری جون. مرسی 🙌🏻💙
چشمای تو خوب می‌بینه اینا رو بابا 💘 قربونتون برم من صبا جون 🙌🏻
هی با خودم می‌خونم:
درزی شو و بپوش ز پرهیز جامه‌ای
کاین جامه‌ای‌ست که خلقان نمی‌شود.
نتیجه بعد یه عمر و صد رخداد عجیب، در ضمنیّت یقهٔ دو-وضعیتی و چاک ادایی کنار کمر 🪡🧵 😬🫢
ترسان و نامطمئن برنامه داریم تعطیلات سال نوی اشتباه رو بریم ایران. هنوز صددرصد نیست، ولی وقتی بهش فکر می‌کنم واقعاً بعد پنج سال اضطراب مواجهه دارم از دیدن آدم‌های زندگی‌م.
اگه ببینم we are already no longer related چی؟
منم از درست کردن قهوه با V60 لذت می‌برم. سال‌هاست که قهوه‌درست‌کن مرجحمه. :)
چند ساله «و»هام تمایل به افتادن یا چسبیدن به کلمهٔ بعدی دارن. این بالا هر دو رخ داده/رو مرتکب شده‌م. نا-راحتم. 🫩
وای وای اینو یادم نبود 🤦🏻 :'))
امشب این موجود قشنگ افسارش رو در دهان گرفته بود خودش در کمال ادب و وقار جلوتر از آدمش می‌رفت. خیلی خر وقشنگ بود. 🐕
:))) حالا من هرچی فکر کردم غیر شعری که از ایرج میرزا با آهنگ خونده می‌شه و این یه تیکه‌ش هیچی هیچی یادم نیومد ازش. :'))
:)) خدمت یاران موافق. عندلیبان جون جاتون خالی
در چشم من همیشه این آدم‌ها اند که اسم‌هاشون رو، هرچی باشه، قشنگ می‌کنند، نه برعکس.
مرد حسابی! تو‌خودت ددلاین داخلی رو جلو انداختی و فشارش رو انداختی رو شونهٔ من. حالا اینو عقب می‌ندازی؟
فقط می‌خوام زودتر تموم بشه.
الآن هم چون عصر یکشنبه‌ای بعد ساخت مافین‌های زیبایم شروع کردم به کار کردن اومدم غر برنم. 🧁🧑🏻‍💻☕