لبخند زدم :))
به شبی فکر کردم که همه چیز درونم فرو ریخت و صبحی که از لابه لای ویرانه ها برخاستم
آن شب مُردم....
و فردایش باز هم زندگی کردم.
من راننده رو با کسی شریک نمیشما گفته باشم😬
طرف واسه آزمایش ازدواجش شلوغ ترین آزمایشگاه شهرو انتخاب کرده با هر نفری که از در آز وارد یا خارج میشه یه پوفی میکشه و عصبی میشه.
خل خب تو تا فردا هم منتظر بمونی اینجا خلوت نمیشه با همینا برو داخل .
طرف واسه آزمایش ازدواجش شلوغ ترین آزمایشگاه شهرو انتخاب کرده با هر نفری که از در آز وارد یا خارج میشه یه پوفی میکشه و عصبی میشه.
خل خب تو تا فردا هم منتظر بمونی اینجا خلوت نمیشه با همینا برو داخل .
" عزیزم تو که هنوز سنی نداری " روبرو میشم یکبار دگر از درون میشکنم.
" عزیزم تو که هنوز سنی نداری " روبرو میشم یکبار دگر از درون میشکنم.
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان
ن بده.
دنیا دنیا دیگه از من نگیرش
ش بده
بترسید از روزی که این بچه سرد بشه
بترسید از اون روزی که دلمون دیگه هیچی نخاد ...
نود بدید
پیشاپیش تشکر 🙏🌹
بترسید از روزی که این بچه سرد بشه
خب چرا ۵ صبح؟ چونکه خواهرم و داداشم بیدار میشن گوشیو ازم میگیرن تا خودشون درس بخونن
مکالمه یه وروجک ۸ ساله
خب چرا ۵ صبح؟ چونکه خواهرم و داداشم بیدار میشن گوشیو ازم میگیرن تا خودشون درس بخونن
مکالمه یه وروجک ۸ ساله
انگار بلو سنگر و پناهگاه موقتی واسم شده .
انگار بلو سنگر و پناهگاه موقتی واسم شده .
گفتم عه مهستی داره میخونه، دختر داییم خندید گفت آغاسییه 🤣
قله سی و سه چم رو گفتم ۳۲چم
قله بازرک ، شد زیر بازارچه
این اخری از همه بدتره اما
رسپی رو خوندم روسپی!
گفتم عه مهستی داره میخونه، دختر داییم خندید گفت آغاسییه 🤣
تاریکی، وقتی خورشید از آسمون بره...
تاریکی، وقتی خورشید از آسمون بره...
من یا شایان و مجید؟
آرام ِ جانم 👧🏻
گفتم: چقدر کلاسی هستی عزیزم.
گفت: به خصوص رو مچ دست تو عزیزم.
خیلی به مچ دستت میام🫦
گفتم: آره عزیزم، فیکت شاید به بقیه اما اورجینالت قطعا به من و مچ دستم میاد.
گفت: بله.
پایان این مکالمه...
من یا شایان و مجید؟
آرام ِ جانم 👧🏻
آره.
شام دیشب کتلت ماهی
نهار ظهری ماهی کبابی
شام دیشب کتلت ماهی
نهار ظهری ماهی کبابی