وقتی آنچیز باارزش را پیدا کنی میزان و حجم بیارزش بودن اونچه از دست دادی یا برای نگهداشتنش تلاش میکردی را متوجه خواهی شد میدانم حتی اگر آن چیز باارزش را در ازای آن بیارزش به دست نیاوری هم کمی که بگذرد حالا این کمی چقدر است خودش داستانی طولانی دارد، بیارزش بودن آن چیز بیارزش برایت همچون روز روشن میشود
December 11, 2025 at 12:21 PM
وقتی آنچیز باارزش را پیدا کنی میزان و حجم بیارزش بودن اونچه از دست دادی یا برای نگهداشتنش تلاش میکردی را متوجه خواهی شد میدانم حتی اگر آن چیز باارزش را در ازای آن بیارزش به دست نیاوری هم کمی که بگذرد حالا این کمی چقدر است خودش داستانی طولانی دارد، بیارزش بودن آن چیز بیارزش برایت همچون روز روشن میشود
یه دختر کم سن و سالی اینجاست، نمیدونم کارآموزه یا چی، خیلی خوشگل و نازه، خیلیم معذبه. سوتی داد موقع سشوار کشیدن، یه ذره صورت خانمه داغ شد اذیت شد، خیلی دلم براش میسوزه الان.
December 11, 2025 at 11:49 AM
یه دختر کم سن و سالی اینجاست، نمیدونم کارآموزه یا چی، خیلی خوشگل و نازه، خیلیم معذبه. سوتی داد موقع سشوار کشیدن، یه ذره صورت خانمه داغ شد اذیت شد، خیلی دلم براش میسوزه الان.
قبلن هورمون رو فقط باید در نظر میگرفتیم برای این حجم ژهویی غم و اندوه که بر انسان مستولی میشه، ولی الان معلوم نیست چه به کجا میزنه، هواست، آبه، خودتی، چیه. خلاصه که خیلی غمگینم، به همراه تپش قلب
December 8, 2025 at 10:02 AM
قبلن هورمون رو فقط باید در نظر میگرفتیم برای این حجم ژهویی غم و اندوه که بر انسان مستولی میشه، ولی الان معلوم نیست چه به کجا میزنه، هواست، آبه، خودتی، چیه. خلاصه که خیلی غمگینم، به همراه تپش قلب
من امروز میخواستم خواب بمونم. یعنی بیدار شدم دیدم نمیتونم گفتم پس بذار خواب بمونم ولی نبرد کثافت، بیدار شدم اومدم سرکار. یک ربع فقط دیر کردم. مسخره است. من نمیخوام کار کنم. دیگه تهش کار ساعتدار نمیخوام.
December 8, 2025 at 6:07 AM
من امروز میخواستم خواب بمونم. یعنی بیدار شدم دیدم نمیتونم گفتم پس بذار خواب بمونم ولی نبرد کثافت، بیدار شدم اومدم سرکار. یک ربع فقط دیر کردم. مسخره است. من نمیخوام کار کنم. دیگه تهش کار ساعتدار نمیخوام.
بابا چرا انسانها اینطورن، ساعت سه زنگ زد که ده دقیقه دیگه بیا. من سر پنج دقیقه اونجا بودم و الان ساعت سه و نیمه و من همینطور نشستم اینجا، و هنوز کار قبلی تموم نشده!! مسخرهشونیم.
December 7, 2025 at 12:05 PM
بابا چرا انسانها اینطورن، ساعت سه زنگ زد که ده دقیقه دیگه بیا. من سر پنج دقیقه اونجا بودم و الان ساعت سه و نیمه و من همینطور نشستم اینجا، و هنوز کار قبلی تموم نشده!! مسخرهشونیم.