Manizheh
banner
manizhehmoazen.bsky.social
Manizheh
@manizhehmoazen.bsky.social
Journalist
زن زندگی آزادی
دو روزه دارم توضیح میدم که همه این بچه‌ها اینترنت سفید نداشتن و برای بعضی به دلایلی اشتباه زده. برای دفاع از بقیه فحش خوردم! و اعصابم سابیده شد. آخرین گزارش امروز هم ساعت ۵ تموم شد. لوکیشنم لندنه و برای اون هم گریه کردم.
ای بدبخت خبرنگار
ای بیچاره خبرنگار
کاش جای این آبجو ویسکی داشتم.
November 27, 2025 at 3:58 PM
۴ تا چیز، لیترالی ۴ تا چیز از سوپر و میوه‌فروشی خریدم، شد ۹۵۰ هزار تومن. کاش آتشفشان دماوند فوران می‌کرد، مثل پمپی کلا محو می‌شدیم.
November 27, 2025 at 11:35 AM
همیشه موقع مستی خاکستر سیگارم می‌ریزه روی زمین. من خیلی تمیز سیگار می‌کشم و این اتفاق فقط موقع مستی می‌افته. از غم‌های کوچک این‌که امشب با خودم فکر کردم کاش کسی بود که انقدر دوستم داشت که این جزئیات یادش می‌موند. شاید چون خودم حتی حرکت دست‌های آدمی که عاشقشم رو موقع حرف زدن، می‌شناسم.
November 26, 2025 at 7:07 PM
تو را همچون مردی که زنی را که هرگز لمس نمی‌کند و تنها برای او نامه می‌نویسد و عکس‌هایش را نگه می‌دارد دوست دارم.

‏چارلز بوکوسفکی
November 26, 2025 at 6:58 PM
واقعا دلم می‌خواد توییترم رو دی‌اکتیو کنم. حجم کثافت خیلی بالاست.
November 26, 2025 at 12:48 PM
سرم درد می‌کنم و چشمام میسوزه. حوصله ندارم توی اون کثافت‌دونی توییتر یقه ملت رو بگیرم و بگم «نه همه خبرنگارها اینترنت بدون فیلتر ندارند.»
یکی دیگه نوشته هر کسی داخل ایران خبرنگاره خون‌شوره. ما اصلا تو ایران خبرنگار نداریم.
اعصاب ندارم با همه بحث کنم.
November 25, 2025 at 2:35 PM
نشستم رو پله کنار خیابون و انقدر ضجه زدم تا نفس کم آوردم.
November 25, 2025 at 7:24 AM
قلبم داره میسوزه، درست انگار وسطش آتیش روشنه، و من دیگه هیچ راهی برای خاموش کردنش ندارم.
November 25, 2025 at 6:48 AM
«یکی از بخارا پس از آن واقعه گريخته بود و به خراسان آمده بود، حال بخارا از او پرسيدند. گفت: آمدند و كندند و سوختند و كشتند و بردند و رفتند.»
November 23, 2025 at 11:25 AM
خیلی بدبختیم
خیلی بیچاره‌ایم
خیلی تنهاییم
وطنمون داره پیش چشممون نابود میشه و هیچ‌کاری از دستمون برنمیاد.
November 23, 2025 at 7:42 AM
در این گزارش درباره ممدانی و دیدار عجیبش با ترامپ نوشتم.
‏در طول کمپین ممدانی، ترامپ او را «کمونیست دیوانه» خطاب قرار می‌داد و ممدانی هم البته ترامپ را «فاشیست» خوانده بود. اما یک دیدار دو ساعته ناگهان همه چیز را تغییر داد.
B2n.ir/gh2113
B2n.ir
November 22, 2025 at 2:16 PM
ترامپ و ممدانی دیدار بسیار موفقی داشتند و ترامپ تا جایی که میشد از ممدانی تعریف کرد!
چی میشه گفت؟ دنیای سیاست!
November 22, 2025 at 3:56 AM
نشستم برای جنگل‌های هیرکانی گریه می‌کنم. کاری ازمون برنمیاد. وطنمون داره می‌سوزه.
November 21, 2025 at 1:05 PM
من و خواهرم سه روز کنار هم باشیم، روز سوم جنگ جهانی درمی‌گیره.
November 20, 2025 at 5:53 PM
من درباره مسایل بین‌المللی و زنان می‌نویسم. آرزو دارم خبرنگار جنگ باشم. در کنارش اما عاشق مد و فشن هستم. همیشه در این حوزه مورد اعتماد و ستایش قرار گرفتم. بعضا آدم‌ها ازم می‌پرسند چطور لباس بپوشند. از صنعت مد و استانداردهای زیبایی انتقاد می‌کنم اما نمی‌تونم پنهان کنم چه فرم بدنی دوست دارم.
November 19, 2025 at 1:27 PM
باورم نمیشه ترامپ در جواب سوال خبرنگار درباره قتل خاشقچی گفت "Thing happen"
پرونده اپستین هم هر روز یه کثافت باورنکردنی ازش درمیاد.
۸ ساعت در روز درباره همه این‌ها می‌نویسم و باز باورم نمیشه.
November 19, 2025 at 5:09 AM
فشار مداومی که برای دکتر رفتن و دارو خوردن بهم میارن و این محبت قاطی ترس «می‌ترسیم بلایی سرت بیاد» برام تهوع‌آوره و باعث میشه از همشون متنفر بشم. دلم می‌خواد با شرایطم و بیماری‌هام، جایی باشم دور از دسترس همه.
November 18, 2025 at 9:56 AM
از ۹ صبح بی‌وقفه کار کردم. نیاز دارم فقط بخوابم.
November 17, 2025 at 11:10 AM
داشتم فکر می‌کردم خوشحالی و خوشبختی چه حسی داره؟ هرچی فکر کردم یادم نیومد.
November 17, 2025 at 4:09 AM
‏اعتماد بودیم. برف می‌بارید. ظهر آش خریدیم. کم‌کم خبرها میومد که مردم اتوبان‌ها رو بستن. اینترنت‌ها یکی‌یکی قطع میشد. رفتم نشر چشمه.خبرهای شلوغی میومد. از خیابون رد شدم که تاکسی بگیرم. گوشی رو نگاه کردم و دیدم اینترنت ندارم. تاریکی جهان رو گرفت و ما دیگه هیچوقت روشنایی رو ندیدیم.
November 16, 2025 at 12:42 PM
۲۵ آبان شد. روز شروع جهنم.
November 16, 2025 at 8:15 AM
خواهرم بعد از مدت‌ها اومده دیدنم و اولین کاری که انجام داده چیه؟ خونه رو سابیده، و حالا داره دکوراسیونش رو عوض می‌کنه.
November 14, 2025 at 1:27 PM
سال‌ها فریاد زدیم که افسردگی چهره ندارد. شما در این تصویر چی می‌بینید؟ زنی رو می‌بینید که خیلی عادی داره میره سر کار. شما رگ‌های پاره دستش، میل بی‌امانش به مرگ و قرص‌هایی که توی کشو آماده گذاشته می‌بینید؟
این‌که چهار روزه غذا نخورده چی؟
فقط کمی، فقط کمی به جملات و کلماتی که استفاده می‌کنید حساس‌تر باشید.
November 13, 2025 at 5:00 AM
دوستت می‌دارم ایران. به جان دوستت می‌دارم، تا نفس آخر.
و اگر نبودم ....دلم برای کویر پرستاره‌ات، دریاهای زیبایت، اسب‌های وحشی جنگل‌هایت، قله کوه‌هایت، زنان مبارزت تنگ خواهد شد.
November 13, 2025 at 4:09 AM
از ۵ صبح قلبم داره پاره میشه.
November 13, 2025 at 3:22 AM