بهار
kharchosoone.bsky.social
بهار
@kharchosoone.bsky.social
یکی از شدیدیترین حمله‌های میگرن در چند سال اخیر :( کلی‌برنامه داشتم ولی چنان سر دردی داشتم که آکسی به میزان بعد سزارین تنها جواب بود و خواب چند ساعته. من خرم اگه نرم دنبال این بوتاکس واسه میگرن.
December 20, 2025 at 9:47 PM
“What have I in common with Jews? I have hardly anything in common with myself.”

فکر نمی‌کردم آستانه‌ی میانسالی وقت درگیری با این بخش‌های هویتی باشه.
I deeply feel I’m of nothing and everything.
December 19, 2025 at 4:45 PM
در سلسله‌ی اتفاقات جنجالی ایرانیان در سانفرانسیسکو من یه دوره خیلی ذهنم درگیر جزئیات قتل صاحب کش‌اپ و خزر و نیما مومنی بود، خیلی تلخ و سیاهه داستانش.
How Khazar Momeni took the fall in her brother’s murder trial
Cash App founder Bob Lee was stabbed to death and Nima Momeni faces life in prison. Momeni's sister, Khazar, also paid dearly.
missionlocal.org
December 18, 2025 at 5:42 PM
این نژادپرستای ابله اولش کلی داشتند واسه این مرده که تفنگ یکی از تیراندازی ساحل باندی استرالیا رو ازش می‌گیره کف می‌زدند و همزادپنداری می‌کردند چون فکر می‌کردند سفیده، بعد معلوم شد قهرمان «مسلمان» و مهاجر سوریه‌ایه 😹🤭 خفه شدند
December 16, 2025 at 5:35 PM
دوازده سالم بود باور داشتم و به بقیه دوستام هم توصیه می‌کردم که «با هر مشکلی می‌شه کنار اومد، مگه این که خانواده بفهمه». توانایی والدین در کنترل موقعیت و احساسات به هنگام مشکل چهارده از ده نهایت.
December 14, 2025 at 5:35 PM
هر چیزی که می‌خوام هدیه یا اسباب‌بازی بخرم چارصدهزار مدل داره که سه ساعت طول می‌کشه انتخاب کنم کدوم بهتره، دیشب ۴ ساعت دنبال آشپزخونه و گریل بازی برای بچه‌ها گشتم، لیترالی تا ساعت ۲ نصف شب! منی که خونه زندگی خودم رو ندید اجاره کردم یا خریدم.
December 10, 2025 at 8:45 PM
دوران ابتدایی دیوار سفید کنار ساختمون نوشته بود:
آفتاب در اومد
حسن کل اومد
December 10, 2025 at 9:50 AM
کوآترای عزیزی که تنها مشارکتشان در بازبینی مقاله اضافه کردن رفرنس به مقاله‌های خودشونه. 🤭
December 9, 2025 at 11:05 PM
Hot take:
پول چه کوفتیه انسان اختراع کرد.

صحبتای فوق انتلکت و آوانگارد و داغ داغ فقط این کاربر!
یک چیزی رو من به تازگی فهمیدم که شاید چون شوتم و بر بقیه روشن بود. ولی به تازگی فهمیدم بچه‌ی خانواده‌ی خیلی پولدار (منظورم از اون خیلی‌های تهرانی پولداره) هم بسیار تنها و افسرده‌ن. دو رفیقم که از پولدارترین آدمای کل شریف بودند، از افسرده‌ترین‌ها و اذیت‌ترین‌هان الآن. این پول چه کوفتی بود انسان اختراع کرد.
December 9, 2025 at 8:44 PM
یک چیزی رو من به تازگی فهمیدم که شاید چون شوتم و بر بقیه روشن بود. ولی به تازگی فهمیدم بچه‌ی خانواده‌ی خیلی پولدار (منظورم از اون خیلی‌های تهرانی پولداره) هم بسیار تنها و افسرده‌ن. دو رفیقم که از پولدارترین آدمای کل شریف بودند، از افسرده‌ترین‌ها و اذیت‌ترین‌هان الآن. این پول چه کوفتی بود انسان اختراع کرد.
December 9, 2025 at 4:20 PM
وقتی حسی که به امر «غیرواقعی» داستان‌های آمریکای لاتین چون مارکز دارم را می‌گذارم کنار حسی که به آن در سبک کافکا دارم، می‌بینم هر دو جایی در درونم وجود دارند. هم آن پذیرش نرم اسطوره‌وار را در خود می‌بینم و هم آن اضطراب، وحشت و گیجی کافکایی در فروریختن «امر واقعی» که به persecution فکر می‌کنم مربوطست.
در حال خواندن دوباره‌ی صد سال تنهاییم. نمی‌دانم چرا ادبیات آمریکای لاتین عجیب بر دل ما می‌نشیند؟ آیا بر دل و جان همه این چنین می‌شنید یا ادبیات و فرهنگ ما ارتباط مستقیم و ویژه‌ای به آن می‌زند؟
December 8, 2025 at 8:44 PM
از هر سو به این چند نسل نگاه می‌کنی، از دوران مهاجرتشان از محل آبا اجدادی هزار ساله‌شان از کوه‌های داغستان/روسیه تا این چهار نسل در شمال ایران که به چشم دیدم، هیچ چیز جز همان رئالیسم جادویی آمریکای لاتین انگار پاسخگو نیست. تکرار نسل به نسل، به هم ریختن زمان، فراموشی، و از بین رفتن مرزهای واقعیت و خیال.
December 8, 2025 at 7:48 PM
حالا دو تا بازی فوتبالشون افتاده شهر ما. از تصور اون گروه آدمای خجسته دای که از گذشته‌هام قراره پاشن بیان اینجا برای فوتبال و بعد اون بسیجی دهنگشادایی (سام فلان و اینا) که قراره جر بدن خودشونو و توییترو که هیچ کس حق نداره بره تماشا، از همین الآن حوصله‌م سر رفته. 🥱
December 8, 2025 at 5:30 PM
برای این که یک ساعت رانندگی نکنم تا اون سر شهر رفتم یه سلمونی که نزدیکتر و پیش آرایشگر اصلیم نرفتم و یه کپه رید تو موهام اینیارو :(( انگار مدل کرنی (karen) زده:)). وقت گرفتم برای دو هفته دیگه با آرایشگر خودم شاید که این تر رو یه کاری کنه.
December 7, 2025 at 5:04 PM
یه سبد غر آوردم، هم سرما خوردم و هم پریود شدم هم د باید بره سفر و هم ددلاین دارم و هم یه سری دوستامون از بوستن اومدند باید ببریمشون گردش در باغ و بستان با بچه‌ها.
December 6, 2025 at 3:24 PM
ول هاکنین دوستان. هممون اسنابی و هیپوکریت هستیم، خاصیت طبقه متوسط دست به قلم/توییت/بلوسم/بلاگ همینه. دیگه فوقش هی حواسمون باشه مچ خودمون رو بگیریم که حداقل عذر می‌خوام عنش رو درنیاریم. الهی آمین. 😬
December 4, 2025 at 11:35 PM
خب به سلامتی عطر‌های پیش از بارداری رو می‌زنم سر درد می‌گیرم. یه سری سمپل عطرهای جدید امتحان کردم این چند وقت و بله معلوم شد تنها عطری که پسندیدم گرون‌ترین عطریه که در زندگانیم امتحان کردم.
November 30, 2025 at 11:45 PM
یکی از همسایه‌ها‌مون دیروز هدیه‌ی کریسمسمون (هالیدیمون) رو دیروز گذاشت دم در. اکثرا هم آذین بندی و دکور کریسمس رو علم کردند. چه خبره بابا.
November 30, 2025 at 10:48 PM
فهمیدم یه جایی درونم همچنان امید داشتم بره تراپی و الآن طبق معمول سرخورده شدم از این ناتوانیشون در دیدن ویرانه‌های دورو برش. یه خشمی در من قل قل می‌خوره بهش فکرمی‌کنم. امروز نتونستم، آخرش سعی کردم تا اونجا که می‌شه یه جور نرمی به روش بیارم، آخر هم فکر نکنم .موضوع رو گرفته باشه :((
مادرم رو کلی تشویق کردم بره تراپی، اطلاعات چند تا تراپیست با تجربه و تخصص در کار با افراد مسن‌تر براش گرفتم. بعد امروز گفت به جا اونا زنگ زده به یه مشاوری آشنای خودش از بهزیستی، می‌گه اونم گفته همه کارات درسته و خیلی خوب هندل کردی و «حالت هم خیلی خوبه» لازم نیست بیای. :)))چی بگم من به این زن؟
November 28, 2025 at 10:45 PM
یه سری گروه و کتاب‌خانه‌ی زنان جادوگر تو شهرمون پیدا کردم کردم که فعالند و برنامه آشنایی برای عموم می‌ذارن. جدی تو فکرم که برم.
November 28, 2025 at 1:09 AM
حالا چی شد این قدر اصرار بر کدگذاری شد؟ چرا علف و چخوس و پات نه؟ این همه سانسور از برای چیست؟ از خودمونن که 😔 یعنی الآن بگم پاتهدم به معنای واقعی کلمه جاجم می‌کنید؟
November 27, 2025 at 3:40 PM
مادرم رو کلی تشویق کردم بره تراپی، اطلاعات چند تا تراپیست با تجربه و تخصص در کار با افراد مسن‌تر براش گرفتم. بعد امروز گفت به جا اونا زنگ زده به یه مشاوری آشنای خودش از بهزیستی، می‌گه اونم گفته همه کارات درسته و خیلی خوب هندل کردی و «حالت هم خیلی خوبه» لازم نیست بیای. :)))چی بگم من به این زن؟
November 26, 2025 at 4:46 AM
من طبیعتا مطلقا مشکلی با عربی حرف زدن ندارم به هیچ وجه ولی این که پادکستر بلوند آمریکایی از بروکلین هی می‌گه ان‌شالله وسط انگلیسی خیلی کرینجه به نظرم.
a little girl in a pink dress is sitting at a table making a face .
ALT: a little girl in a pink dress is sitting at a table making a face .
media.tenor.com
November 24, 2025 at 7:24 PM
فندق کو :(
November 24, 2025 at 2:04 AM
باز دوباره یکی زارت اومد کوبید به ماشین من که پارک بود. ولی این یارو (مرد ۴۰ ساله مثل قبلیه) بنده خدا یک نامه بلند بالای معذرت خواهی هم نوشته بود و بعد هم یک ساعت وایساد منتظرم، هزار بار معذرت خواست که باعث دردسر شده و خیلی مضطرب بود، که من دلداری می‌دادم بهش که پیش میاد بیمه‌هامون حلش می‌کنند.
توی چراغ قرمز وایساده بودیم، یه یارو یهو عقبکی اومد زد به ما در حالی که داشتم براش بوق می‌زدم. اولش گفت اکی، بعد فهمید ویدیو نداریم زد زیرش!اطلاعات رد و بدل کردیم. الآن با وکیل حرف زدم، گفت چون مدرک نداریم و اون داره دروغ بگه هیچ کاری نمی‌تونیم بکنیم. رفتم سرچ کردیم طرف خاخامه، مسئول برنامه‌های کودکان.
November 23, 2025 at 9:59 PM