من تابستونا یه یوگا در فضای آزاد پارک دم ساحل می‌رفتم که اونو دوست داشتم، یوگاهای استودیو رو دوست ندارم. اون قسمت شعار و قربون‌صدقه‌ش رو هم دوست ندارم🙄 در یک سال اخیر هم که همین کلاس ورزش رو میرم به جاش و برام بهتر کار می‌کنه.
پرستو دکتر من این بار به جز داروهام، یک سری over the counter هم داد: B2 و magnesium و Q10 coenzyme و بهم گفت مسکن رو باید قبل از اینکه شروع بشه با دوز بالا بخوری و نه وقتی شدت که گرفت هی با تناوب
باید تصمیم بگیرم برم این لباس زرد درخشان رو پس بدم یا نه، ولی از صبح دارم به بهانه‌های مختلف معطل می‌کنم. از اون چیزاست که کانسپتش رو دوست دارم، ولی احساس می‌کنم تو تنم مسخره‌ست و شبیه یک موز بزرگ میشم🫤
ما بچه بودیم خواهر بزرگم خورشت کرفس دوست نداشت و از اونجا که برای ماها خواهر بزرگه خدا بود، همه‌مون سفت و سخت معتقد بودیم که خورشت کرفس دوست نداریم. از یه جایی به بعد دیگه نظرش عوض شد و دوست داشت و در نتیجه ماها هم فهمیدیم که دوست داریم.
این شلوار و بپوشم و پاشم برم این واکسنه رو بزنم و بعد برم کمک اسباب‌کشی و خرید مهمونی رو هم انجام بدم و مهمونای امشبم هم بیان و برن، بعدش دیگه تنبلی تنبلی تنبلی
