یکی از بهترین اتفاق‌های زندگیم عمل هیستروکتومی بوده! چی بود اون مصیبت هر ماه و استرس حامله شدن و کم خونی و پایین بودن آهن و … اصرار دکترها برای عمل نکردن رو وقتی کسی بچه نمیخواد متوجه نمیشم!
الان یادم اومد فرزندانم خیلی بچه بودن توی مهد به هم میگفتن سیستر و چون توی خونه کامل فارسی حرف میزدن همو صدا میکردن خوارر(خواهر)! تصور کنین دو تا بچه‌ی دو سه ساله هی به هم بگن خواهر! مثل الستون و ولستون بود🤣
مامان یه عادت خیلی خوبی که داره اینه اصلا نمیپرسه کجا میری؟ کی میای؟ کیو دیدی؟ کجا بودی! اینقدر حال میکنم که مثلا میگم من ناهار نیستم میرم بیرون میگه باشه مواظب خودت باش! همین! کاش منم مثل مامانم بشم در این موارد🤲🏼📿
صبح بیدار شدم، رفتم جلسه، رفتم ورزش، فرزندانم رو رسوندم مدرسه، والدینم رو بردم آزمایش خون، توی ماشین دو جلسه رفتم و هنوز ساعت ۹ نشده! رواس که روز رو پروداکتیو و تموم شده اعلام کنم!
از اول هم ایرانی بودن برای این پیشنهاد از نظر مدیرها نقشی نداشته! خودشم دختر خوبیه اما خب جوان و جاهل! 🤪منظور از جوانی هم سابقه کاره تا سن و سال. واقعا دوست دارم بتونم کمکش کنم
همکار ایرانی از تیم دیگه رو مدیر خودم و مدیر مدیر خودش معرفی کردن که منتور کنم. به نظرشون یه سری جا داره برای بهتر شدن و منتورشیپ نیاز داره. بعد دوستمون زیر بار نمیره! نمیدونم دوست نداره یا کلا نگرفته قضیه چیه! بهش مسیج دادم میگه اره گفتن با هم کانکت بشین اما نمیدونن ما آلردی همو میشناسیم!
تیم ملی آمریکا با تیم دانشگاه استنفورد مسابقه دوستانه داشت و باخت! چرا؟! چون بازیکنان خفن تیم ملی از استنفوردن و توی این مسابقات برای تیم ملی بازی نمیکردن 🤣
